- ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
- اخبار , فرهنگی و اجتماعی , یادداشت
- کد خبر 89194
- پرینت
true
true
true
false
false
false
true
true
سایز متن /
true

یادداشت:فاطمه صدرا؛ طراح محتوای رسانهای استراتژیک
با طرح یک پرسش آغاز میکنم: اگر رسانه را آینهای از جامعه بدانیم، چهره گیلانِ امروز در این آینه، چگونه است؟ پاسخ شاید مطلوب نباشد: مخدوش، کمرنگ و بعضاً فروکاسته؛ و پرسش دوم : نقش رسانههای گیلان در این انعکاس چگونه تعریف میشود؟ رسانههای گیلان، با تمامی چالشها و کاستیهایی که ممکن است در مسیر خود داشته باشند، همچنان یکی از ارکان حیاتی و تأثیرگذار در شکلدهی به فرهنگ، هویت و توسعه این استان هستند. همه ما در این مسیر یک هدف مشترک داریم: توسعه و پیشرفت استان عزیزمان. هدف اصلی این یادداشت، شفافسازی و تلاش برای بهبود وضعیت رسانهها بهعنوان ابزاری برای ساخت آیندهای بهتر برای گیلان است و همچنین تلاشی است برای نگریستن دوباره به نقش رسانه در توسعه گیلان؛ با نگاهی معمارانه و آیندهمحور و نه انتقادی خام.
توسعه بدون روایت
در گیلانِ امروز، با وجود ظرفیتهای طبیعی، تاریخی و انسانی، یک خلأ جدی احساس میشود: فقدان روایتهای منسجم از “آینده” ی این سرزمین. رسانههایی که میتوانند بذر تصویر آینده را در ذهن مردم بکارند، گرفتار بازتاب اخبار و تکرار فضای مجازیاند. این در حالیست که یک استان توسعهیافته، پیش از هر چیز، باید روایتی قوی از خویشتن داشته باشد.
در دوره ای که روایتها بر واقعیتها سلطه یافتهاند، لقب ابزار اطلاع رسانی، دیگر برای یک رسانه کافی نیست. امروز، رسانه باید معمار هویت باشد؛ نه گزارشگر صرفِ روزمرگی. توسعه در قرن بیستویکم، دیگر صرفاً به ساخت پل و جاده و برج محدود نیست. توسعه پایدار، مفهومی فرهنگی-اجتماعی است که با ذهن و هویت انسان آغاز میشود و هیچ نهادی چون رسانه، توان شکلدادن به این ذهنیت را ندارد. رسانه نه صرفاً ابزار بازتاب، بلکه بازیگر مؤثر در فرایند «هویتسازی توسعهمحور» محسوب میشود.
توسعهای که بر بستری از «بیروایتی» بنا شود، عمری نخواهد داشت. وقتی روایت نیست، تعلق نمیسازد. وقتی تعلق نیست، تعهد شکل نمیگیرد؛ و با فقدان تعهد، نقشه ی توسعه ، تنها روی کاغذ باقی میماند.
بازیافت هویت؛ آغاز توسعه
توسعهی پایدار در گیلان نیازمند«بازیافت هویت» است. هویتی که طی سالها تحلیل رفته است.
بازیافت هویت، پروژهایبرای آینده گیلان است. نه نوستالژی، نه تقویمسازی و نه بزککردن زخمها. بلکه بازگشت به لایههای فراموششدهای از زیست فرهنگی ما که باید با زبان امروز بازتعریف شود و این امر، بدون رسانهای که خلاق، مستقل، هدفمند و ریسکپذیر باشد، میسر نیست. به عبارتی، در این مسیر، رسانه نه ناظر، بلکه بازیگرمیدان است.
به سوی روایت با معناگرایی
برای عبور از وضعیت موجود، باید زبان رسانه را بازتعریف کنیم؛ نه فقط در فرم، بلکه در معنا. معناگرایی، مفهومیست که رسانه را از سطح به عمق میبرد؛ از مصرف محتوا به خلق هویت. در چنین رویکردی، رسانه به ابزاری برای جهتدهی فرهنگی تبدیل میشود، نه صرفاً انتقالدهنده اطلاعات.
نخستین گام، تغییر پارادایم در نگاه مدیران است. مادامی که مدیران فرهنگی و رسانهای ، تعریف و کارکرد رسانه را به ابزاری برای تبلیغات یا پایش محدود بدانند، این تحول ممکن نخواهد بود.
ما نیاز به دیدگاهی در مدیریت داریم که رسانه را به مثابه زبان توسعه فرهنگی بداند؛ همانطور که شهرهای موفق دنیا، توسعه خود را با تولید روایت آغاز کردند.
گام دوم، پرورش نسل جدیدی از روایتگران حرفهای است. نویسندگان، مستندسازان، عکاسان، انیماتورها،طنزپردازان … همه باید وارد میدان معنا شوند. باید به آنها آموخت که میتوان زیباییشناسی و عمق را باهم آمیخت. که میتوان خنداند و ساخت. که میتوان روایت کرد، و جهان را تکان داد.
و در گام سوم، باید رسانهها را از بازی سطحی در زمین فضای مجازی نجات داد. فضای مجازی با وجود اهمیتی که دارد، اگر تنها بستر رسانه باشد، بعنوان «مصرفکنندهای از روایتهای دیگران» باقی خواهد ماند. فضای رسانهای بومی، باید با هویت و استراتژی مستقل، به صحنه بازگردد.
آیندهای که باید خودمان بسازیم
گیلانِ بدون روایت، گیلانِ بیآینده است. اگر امروز نتوانیم تصویری معنادار از آینده بسازیم، دیگران آن را برای ما خواهند ساخت؛ و تجربه نشان داده که روایتهای وارداتی، اغلب بیرحم و ناکافیاند. پس بیایید با تمام جسارت خود، رسانه را بازتعریف کنیم، و نقش خود را در توسعه از نو بنویسیم.
با توجه به ظرفیتهای عظیم و پتانسیلهای گیلان، در صورتی که رسانههای این استان بهعنوان معماران هویت و روایتهای توسعهمحور در کنار یکدیگر همافزایی کنند، میتوانیم گیلانی با هویت، پایدار و توسعهیافته بسازیم. بیایید دست در دست هم در مسیر این هدف بزرگ گام برداریم.
این یادداشت، دعوت به گفتوگو، بازاندیشی و جسارت است و نه صرفا نقد. در نقطهای ایستادهایم که سکوت، به معنای باختن است .ما باید تعیین کنیم که گیلان چیست؛ نه دیگران.
و این، از رسانهای آغاز میشود که میخواهد «بسازد»، نه فقط «بازتاب دهد.»
true
true
https://lijaar.ir/?p=89194
true
true