- ۰۸ مهر ۱۳۹۸
- اخبار , خبر برگزیده , فرهنگی و اجتماعی , گزارش
- کد خبر 14653
- پرینت
سایز متن /

رشت-لیجار:به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس ، اعضای انجمن بانوان خبرنگار و روزنامه نگار گیلانی با سیده زهرا شفیع پور شیرزن رزمنده گیلان دیدار کردند.
به گزارش خبرنگار لیجاراز رشت، به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس ، اعضای انجمن بانوان خبرنگار و روزنامه نگار گیلانی در منزل سیده زهرا شفیع پور شیرزن رزمنده گیلانی حضور یافتند و در خصوص حضور ایشان در جبهه های جنگ و خاطرات جنگ به گفتگو پرداختند.آنچه به سمع و نظر خوانندگان محترم می رسد گوشه ای از خاطرات و بیانات رزمنده گیلانی سیده زهرا شفیع پور است.
هشت سال جنگ تحمیلی خسارات جانی و مالی زیادی را به کشور وارد کرد ، با اینکه اکثر کشورهای جهان علیه ایران با صدام دست به یکی شده بودند و خیال خام اشغال خاک مقدس وطن را در سر می پروراندند ، ملت ایران زن و مرد و پیر و جوان در برابر دشمن غاصب ایستادگی و با دادن قطره قطره خون ازخاک و ناموس وطن دفاع کردند.
شیرزن رزمنده گیلانی و حضور در جبهه های جنگ
سیده زهرا شفیع پور شیرزن رزمنده گیلانی ؛ سال ۱۳۳۸ در روستای رودبنه پایین محله شهرستان لاهیجان بدنیا آمدم ، شغل پدر و مادرم کشاورزی بود و در یک خانواده کشاورز، انقلابی و متدین پرورش یافتم ، از دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در مبارزه با رژیم ستم شاهی ، راهپیمایی ها و جبهه های جنگ حضور داشتم.
نقش خانواده و شهید عبدالکریمی در آماده سازی برای فعالیت های انقلابی و حضور در جبهه
علاوه بر اینکه در خانواده مذهبی و انقلابی پرورش یافته بودم که نماز و روزه و سایر واجبات و مستحبات دین در خانواده رعایت می شد در دوره دبیرستان از حضور شهید عبدالکریمی به عنوان معلم و یک استاد اخلاق بهره مند شدم ، معلم و استادی که به غیر از درس های کلاسی به دانش آموزان درس دین ، ایمان ، اخلاق ، زندگی و … می دادند و نقش زیادی درتنویر افکار دانش آموزان ، آشنایی بیشتر با دین و آماده کردن برای فعالیت های انقلابی داشتند.
قبولی در دانشگاه و باز ماندن از تحصیل
طی سال ۵۷ در رشته آماردانشگاه سراسری قبول شدم ، در روز مصاحبه دانشگاه ، به دلیل فعالیت گسترده انقلابی دیر رسیدم و از ادامه تحصیل در رشته آمار بازماندم ، سال بعد دوباره شرکت کردم و در رشته پرستاری دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی) قبول و مشغول تحصیل شدم.
در دانشگاه هم علاوه بر درس خواندن فعالیت های انقلابی و دینی داشتم.
اعزام به جبهه
جنگ شروع شده بود از طریق هلال احمر به کرمانشاه رفتیم و به پاوه اعزام شدیم ، جنگ واقعی را برای اولین بار در پاوه دیدم ، قابل توصیف نیست ، محشری به پاشده بود، در آن زمان یکی از برادرهایم در سقز بود و مادرم هم جزء ستادهای پشتیبانی بسیج .
پاوه شهری جنگ زده بود کومله دموکرات مردم بی گناه را کشته بودند و بیمارستان های شهر را نیز تخریب کرده بودند.
گروه چریکی شهید چمران پاوه را آزاد کرد و ما توانستیم وارد شهر شویم.مردم پاوه برای آزاد سازی شهر تلاش کرده بودند شهر پر از زخمی و مجروح بود و دموکرات ها قبل از عقب نشینی بیمارستان ها را تخریب کرده بودند.
جوان دادیم تا پیروز شدیم/انقلاب به آسانی به دست نیامد
زمان جنگ یک وجب خاک کشور را از دست ندادیم، جوانان کشور جان خودرا برای حفظ خاک و ناموس وطن فدا کردند ، تازه انقلاب شد بود و دشمن به خیال خام خودش فکر می کرد می تواند خاک کشور را اشغال کند اما ملت ایران با مبارزه و مقاومت دشمن را از خواب خوش بیدار کردند و وجبی از خاک کشور را به دشمنان واگذار نکردند.
در زمان شروع جنگ در آبادان از زمین و هوا موشک می زدند و با سقوط خرمشهر نیز بسیاری از زنان اسیر و یا با مظلومیت کشته شدند ، صحنه محشری بود که توصیف آن بسیار سخت است.
ایران شروع کننده جنگ نبود ما فقط از خاک کشور دفاع می کردیم.دشمن هم به بزرگ و کوچک و پیر و جوان رحم نمی کرد چه بسا زنانی بودند در سوسنگرد و دهلاویه که ایستادگی کردند و شهید شدند.
انقلاب به این راحتی بدست نیامده و امروز وظیفه داریم از این انقلاب که حاصل خون شهیدان و ملت مبارز و مقاوم ایران است در مقابل توطئه های دشمنان حفاظت کنیم.
حریم زن بودن را رعایت می کردیم
خانم فاطمه زهرا (س) الگوی ما بود و سعی می کردیم که در جبهه های جنگ شئونات دینی و اخلاقی را رعایت کنیم و در مسیر خدمت به مردم و انجام وظیفه خود گام برداریم.
شهادت جوانان سخترین لحظات زندگیم
در انجام وظیفه امدادگری و ارائه خدمات به مجروحان جنگی شاهد صحنه های دلخراشی از مجروحیت ها و شهادت جوانان بودم و شهادت جوانان سخترین لحظات زندگیم بود.
در عملیات های زیادی حضور داشتم و در اتاق عمل نیز فعال بودم نخستین عملیاتی که حضور یافتم عملیات درشهر پاوه و عملیات مرصاد نیز آخرین عملیات حضورم در جبهه های جنگ بود.
تعریف خاطرات جبهه راحت نیست
خاطراتی را که بیان می کنم مروری بر اتفاقات رخ داده است و تعریف و توصیف آن روزهای جنگ کاری بس دشوار.زمانی که بمبارن ها شروع می شدند مردم هراسان می دویدند و به فکر حفاظت از جان خود و عزیزانشان بودند ، عده ای شهید می شدند و عده دیگر برای بیرون کشیدن پیکر مطهر شهدا دوباره با شروع بمباران ها به شهادت می رسیدند.
مردم اما پای کار بودند پشتیبانی از سایر شهرها و استان ها وجود داشت اما متاسفانه جاسوسانی بودند که به ملت و خاک وطن رحم نمی کردند و با ارائه گزارش های جاسوسی زمینه حمله به مکان های خاص و شهادت را فراهم می کردند.
فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه نهادینه شود
جوانان امروز باید صبر پیشه کنند و با پیروی از ولایت فقیه و الگو قراردادن سیره شهدا در راستای عزت ، سربلندی و پیشرفت کشور گام بردارند.
آرامش امروز این مرزو بوم حاصل خون شهدا و ایثارگری های جانبازان و ایثارگران است.
ازدواج و آغاززندگی مشترک
بعد از اتمام جنگ در عرصه علم و سازندگی گامی دیگر برداشتم و در مقطع کارشناسی ارشد پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم و در آن زمان به واسطه شخصی مومن که برادر شوهرم بود با همسرم آشنا شده و زندگی مشترکم را آغاز کردم، ماحصل زندگیم سه فرزند پسر است که در مقاطع عالیه مشغول تحصیل هستند و تدریس و پرستاری از اهم فعالیتهایم در دوران خدمتم بود.
همه بانوان این مرز و بوم بسیار نجیب هستند و حتی آنهایی که حجاب را رعایت نمی کنند، باید در زندگی با مردم دوست بود، آنهایی که بی حجاب هستند اگر تحقیقات لازم صورت گیرد به نوعی مشکلاتی دارند باید با مهر و محبت حجاب را در جامعه نهادینه کرد.
امید است با پیروی از ولایت فقیه حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی و الگو قراردادن سیره شهدا برای حفظ عزت و پیشرفت کشور تلاش کنیم.