true

قصابی هنگام کار با ساتور دستانش را زخم کرد.او را نزد حکیمی بردند، حکیم پس از ضد عفونی متوجه شد استخوان کوچکی در میانه زخم برجای مانده ، خواست استخوانک را بردارد اما منصرف شد و زخم را پانسمان کرد و بست و به قصاب تاکید کرد زخمش عمیق است و برای ضدعفونی هرروز باید نزدش برود.
قصاب بینوا هرروز چند سکه و مقداری گوشت برای حکیم میبرد و حکیم زخمش را ضد عفونی و پانسمان می کرد تا اینکه که حکیم چند روزی به خارج از شهر رفت و در عین حال پسرش را که از طبابت می دانست جای خود گمارد و از قضا قصاب داستان ما نزد طبیب جوان آمد و پسرک استخوان را از لای زخم برداشت و زخم را ضدعفونی و پانسمان کرد و به قصاب گفت دیگر نیازی نیست نزد ما بیایی که زخمت به زودی خوب می شود .آری طبیب از استخوان لای زخم دست قصاب منفعت کسب می کرد و مانع از مداوای زخم می شد.
اما این روزها استخوان لای زخم جان انقلاب برای خیلی ها منافع بیکرانی به دنبال دارد ، کافیست از نردبان اعتماد مردم بینوا بالا بروند تا به حقوق خود ساخته ای دست یابند و خود را برای بهره برداری از مواهب (آفات) قدرت مهیا سازند.
فرقی نمی کند عضو شورای شهر یا نماینده مجلس یا حتی رییس جمهور می تواند از موقعیت موقتی که از مردم به عاریت گرفته است استفاده اش را ببرد و به دیگران و بهتر بگوییم به منتقدین توهین کند و همیشه خود را مبرا از خطا یا اشتباه بداند که در این زمینه نمونه های متعددی را می توان ذکر کرد اما آخرین و به روز ترین نمونه حکایت نماینده سراوان می باشد که مجلس لاریجانی را برای دفاع از جایگاه نمایندگی و شان و شوکتشان به تکاپو انداخته است اما ای کاش کمی از این غیرت یا تکاپو در جریان لوایح حیاتی و اساسی برجام یا cft از این پارلمان مشاهده می کردیم ، پارلمانی که حتی شجاعت اعلام شفافانه آرای خود را ندارد.
آری یقه سفیدها با ظاهری موجه و متشرع از دیوار اعتماد ما بالا می روند و کرداری ناهنجار و ناپسند را رویه خود می کنند و آن گاه خیلی ها به سهولت با عملکرد سوء آنها انقلاب و نظام اسلامی مان را که در استقرارش خون های مقدسی جاری شده است آماج حملات و توهین های خود قرار می دهند.
برادر یا خواهر محترم در سیئات این رجال مزور در هر خلعتی که هستند اعم از نماینده مجلس یا عضو شورای شهر و یا حتی رئیس جمهوری و وزرا و مدیران پایین تر من و شما سهیم هستیم.ما از این جهت در این قصور سهیمیم که روشنگری نکرده ایم و حقیقت و عدالت را همواره فدای مصالح غیر مشروع کرده ایم و در چنین وضعی با نقش آفرینی کاسبان انتخابات نتایجی رقم می خورد که جز خسران و زیان عاید ملت نمی کند.
اما اینک چه باید کرد؟باید از همین ها مطالبه کرد بی هراس و بی منت ، چرا که در نظام جمهوری اسلامی مسئولین در جایگاه خادمی مردم قرار گرفته اند و تنها خدمت گذاری خالصانه باید مایه تفختر کارگزاران صالح نظام باشد.
موضوع مهم دیگرکار مداوم فرهنگی است ، باید مبارزه کرد ، مبارزه با ارباب زر ، زور و تزویر و این مبارزه البته هزینه دارد ، دغدغه دارد ، مشکلات در پی دارد ، تهدید و ترعیب دارد اما در تفکر انقلاب اسلامی اینها هیچکدام اصالت ندارند و تنها تمسک به خدا و خدا باوری در شدائد راهگشاست و این دقیقا چیزیست که همه آنهائی که دل در گرو انقلاب و ایران دارند بدان نیازمندند.
اینک جوانان غیور ایرانی و جریان های انقلاب باید هوشیار باشند تا زمان را به افق آرمان های اصیل انقلاب اسلامی پیش ببرند و در نتیجه ی خدمت گذاری صالحان ، مردم از مواهب انقلاب متنعم شوند.
مهدی نصیری راد
true
true
https://lijaar.ir/?p=3277
true
true