- ۲۱ اسفند ۱۴۰۱
- اخبار , فرهنگی و اجتماعی
- کد خبر 69038
- پرینت
true
true
true
false
false
false
true
true
سایز متن /
true

هیجانها، واکنشهایی هستند که بدن را برای سازگارشدن با هر موقعیتی که با آن روبرو میشویم، آماده میسازند.
هیجانها، پدیدههای موقت و زود گذر هستند و وقتی به اوج خود می رسند، معمولاً فروکش میکنند. اما ممکن است این هیجانها در صورت تداوم، مشکلاتی را درپی داشته باشند.
انسان به طور فطری زمینه هیجانهای اساسی، یعنی هیجانهای خوشایند و مثبت مثل شادی، لذت و توانمندی و همینطور هیجانهای نامطلوب و منفی مانند اضطراب، ترس، غم و اندوه را دارد.
نوجوانی، دورهای از زندگی است که با تغییر و تحولات زیادی همراه است. تغییراتی که هم در بعد جسمانی و هم در بعد روانشناختی برای یک نوجوان ایجاد میشود. در این دوره بحرانی، تصمیمها و اهداف یک نوجوان معمولاً تحت تأثیر هیجان و احساس قرار دارد و ممکن است آگاهی چندانی به این امر نداشته باشد.
مسلماً نوع رفتاری که نوجوانان در چنین سنینی و در برخورد با بحران نوجوانی خود انتخاب میکنند به یک شکل نیست و ممکن است رفتار ظاهری آنها دقیقاً در مقابل آشفتگی و بحرانی باشد که درونشان را آزار میدهد.
احساسات سرکوب شده در دوره کودکی و بویژه نوجوانی، مشکلات بلند مدتی را میتواند به همراه داشته باشد بنابراین بهتر است نوجوانان راهکارهایی را برای مدیریت و تعدیل هیجانها و احساسهای منفی خود جهت داشتن زندگی سالمتر بیاموزند.
تنظیم و مدیریت هیجانی به معنای، تعدیل (کم یا زیاد کردن) یا حفظ یک هیجان با توجه به اهداف فرد است.
مهارتهای نظم بخشی هیجانی از این نظر نیز حائز اهمیت هستند که میتوانند به نوجوان در کنار آمدن با دوسوگرایی عاطفی کمک کنند.
دوسوگرایی عاطفی، زمانی ایجاد میشود که در مقابل یک حادثه یکسان، بیش از یک واکنش هیجانی نشان میدهید و هر هیجانی، شما را به سمت متفاوتی می کشاند یا شما را وادار می کند راههای متفاوتی در آن واحد انجام بدهید.
مهارتهای لازم برای نظم بخشی و مدیریت هیجانها:
_ شناختن هیجانها و روبهرو شدن با آنها
_ توجه آگاهانه به هیجانها بدون قضاوت درباره آنها
_ غلبه کردن بر موانع هیجان های سالم و مثبت خود
_ کاهش آسیب پذیری جسمی خود
_ کاهش آسیب پذیری شناختی خود
مثال: شناخت هیجان، یعنی توانایی متمایز کردن تجربه هیجان به طبقات مجزا (خشم در برابر ترس) و جداسازی یک هیجان اصلی به زیر مجموعههای مختلف آن، مثلاًخشم در برابر تحریک پذیری، ناکامی، خصومت و نفرت است. به معنای دقیقتر، دانش و آگاهی افراد از تجربههای هیجانی آنهاست. پس شناخت بیشتر هیجانها،باعث سلامت روانشناختی و جسمانی و همچنین کنترل بیشتر هیجانها خواهدشد.
تهيه و تنظيم: كارمند “سميه طالبي” كارشناس ارشد روانشناسي مركز مشاوره آرامش معاونت فرهنگي و اجتماعي پليس گيلان
true
true
http://lijaar.ir/?p=69038
true
true